ترس های روزمره
کاستللیو نبرد خود با کالوَن را به نبرد پشهای با پیل تشبیه میکند. تسوایگ در صفحات بعد تنها و ناتوان بودن کاستللیو را در این نبرد نشان میدهد و همینطور قدرقدرتی کالوَن را. اما نکتهای در این تشبیه نهفته است. کاستللیو این نبرد را نبردی فردی و نه اجتماعی میداند، نبردی فکری در مقابله با اقتدار دینی. اگر این نبرد، برای او نبردی اجتماعی میبود، آنگاه درک سخن سعدی برای کاستللیو چندان دشوار نمیبود:
پشه چو پر شد بزند پیل را / با همه تندی و صلابت که او ست
مورچگان را چو بود اتفاق / شیر ژیان را بدرانند پوست